منصور شادکام
گفتوگو درباره نشریه مانا (ماهنامه الکترونیک نابینایان ایران)
توضیح: نشریه «مانا» سه شمارهاش به بازار آمده و اولین شماره آن در دی ماه ۱۳۹۹ توسط «انجمن نابینایان ایران» منتشر شد و با استقبال نابینایان و جامعه علمی مواجه شده است. این نشریه الکترونیکی و ویژه مسائل نابینایان ایران است. مهندس منصور شادکام به عنوان مؤسس و مؤثر در تدبیر و راهبرد این نشریه میباشد. از اینرو درصدد برآمدیم با ایشان گفتوگویی داشته باشیم تا هم نابینایان و هم کل جامعه درباره این نشریه شناخت بیشتر پیدا کنند.
این گفتوگو را خانم مریم قاسمی در فروردین ماه ۱۴۰۰ از طرف دفتر فرهنگ معلولین انجام داده است.
متن گفتوگو
* شماره سوم مانا هم منتشر شده و در محافل مختلف نابینایان و در گروهها و شبکههای مجازی درباره این نشریه بحث هست. لازم دیدم مصدع اوقات شما شویم و پرسشهایی که اغلب برآمده از گفتههای نابینایان است را با جنابعالی مطرح کنیم. از چه تاریخی به فکر انتشار نشریه برای این جامعه افتادید؟
ـ از سال ۱۳۹۷ ما به فکر چنین نشریهای بودیم. از سالهای قبلتر نیز به فکر بودیم و خیلی جدی نبودیم؛ یعنی در پیامدها و آثارش و اینکه اگر این اتفاق بیفتد چه آثار خوبی دارد در تردید بودیم. ولی از سال ۱۳۹۷ به بعد دیگر جدی شد و با همین دوستان آقای سرمدی و آقای هاشمی وارد مذاکره شدیم. من یک گزارش از آقای سرمدی خواستم، ایشان هم گزارش را نوشتند، طرحشان را دادند پس از اینکه طرح را بررسی کردم، به این نتیجه رسیدیم که این مجله میتواند خیلی مؤثر باشد و در این شرایط مورد نیاز است.* آیا شخصاً این فکر را داشتید یا با همفکری دیگران طرح ماهنامه مانا آماده شد؟ لطفاً درباره این افراد توضیح دهید و آنها را معرفی کنید.
ـ خدمتتان عرض کردم، سالهای گذشته به این فکر بودم؛ یعنی با توجه به اینکه یکی از فعالیتهای مهم انجمن بخش فرهنگی آن هست، از زمان ایجاد کتابخانههای زنجیرهای نابینایان به فکرش بودم، ولی به این شکل و به صورت جدی نه. تا با این دوستان و جناب آقای سرمدی که وارد مذاکره شدیم و طرحشان را دادند، دیدم طرح خیلی خوبی است، سرویسهایی که در نظر گرفته بودند سرویسهای خیلی خوبی بود، بعد دوستان دیگر به جمع ما اضافه شدند. در اصل آقای سرمدی و آقای امید هاشمی در پایهگذاری مؤثر بودند. این دو نفر به دلیل تخصص در روزنامهنگاری، توانستند همگان را قانع کنند. وقتی این تصمیم حتمی و جدی شد، من در هیأت مدیره انجمن نابینایان ایران مطرح کردم و موافقت دوستان دیگر هم اخذ شد. البته دوستان در برخی جهات از جمله تأمین مالی، حرفهایی داشتند. آنان دوست داشتند از اول، حساب شده در مورد جنبه اقتصادی پروژه فکر بشود. به هر حال راهاندازی یک مجله نیاز به سرمایهگذاری دارد نیاز به بودجه و اعتبار دارد. انجمن هم با توجه به شرایط کنونی و اولویتهایی که داشت، همچنین چند سال گذشته هم نشریهای به نام امید روشندلان از طرف انجمن منتشر میشد و تجربه لازم وجود داشت. البته آن مجله به این شکل تخصصی نبود و خیلی محدود بود. ولی با این حال تجربه در این زمینه وجود داشت. در طرح ارائه شده دوستان، ابعاد سرویسها مثل مدیریت و حتی مسائل مالی آن را مطالعه و طراحی کردند. پس از اینکه آقایان سرمدی و هاشمی طرح را تدوین کردند، با من مشورت کردند و پس از بررسی، ما هم تأیید کردیم و در نهایت اجرای پروژه شروع شد.* انگیزه شما چه بود، یعنی چه مسائلی موجب شد تا شما به چنین فکری بیفتید؟
ـ همانطور که مستحضر هستید فرهنگ، سیاست و اقتصاد ارکان اصلی هر جامعه را تشکیل میدهند. به ویژه فرهنگ از آن دو مهمتر است. اگر ما برای مثال مثلث متساوی الساقین را در نظر بگیریم، دو تا ضلعش باهم مساوی هستند، یک ضلعش بزرگتر است که آن ضلع بزرگتر به نظر من فرهنگ است؛ یعنی فرهنگ اهمیتش نسبت به اقتصاد و سیاست بیشتر است. به هر حال مجموعه فرهنگ شامل کتاب، رسانهها، نشریات است. از جمله مجلات در فرهنگ و سپس در جامعه نقش مهمی بر عهده دارند. پس اگر ما بتوانیم در بخش فرهنگی اقدامات مؤثری داشته باشیم، حالا از طرق مختلف که یکیاش هم میتواند همین ماهنامه باشد، خیلی میتوانیم سطح آگاهی جامعه هدف را بالا ببریم و از طریق این ماهنامه میتوانیم آنها را با مسائل روز دنیا آشنا کنیم. آن چیزهایی که موردنیاز افراد نابینا است، مثل مهارتهای زندگی، مثل بحثهای روانشناسی، مثل معرفی کتابهای خوب و آشنایی با نرمافزارها، آشنایی به مسائل پزشکی روز دنیا، تمام علومی که مورد نیاز همه بشریت است. ولی واقعاً برای نابینا این مجله به این شکل اختصاصی وجود نداشت که خودشان بتوانند از این مواد و منابع مطالعاتی استفاده بکنند. به همین دلیل ما اهمیت یک ماهنامه الکترونیک برای نابینایان را خیلی مفید دانستیم و اقدام به این کار کردیم.* علت اینکه این مجله الکترونیکی شد چیست؟
ـ اولویت برای ما نابینایان است و ما مجله را نسبت به جامعه هدف در نظر گرفتیم؛ یعنی با شناختی که از این قشر داریم فکر کردیم الکترونیکی و به صورت متنی بیشتر برایشان مفید است. البته همه نیازهای جامعه هدف را در نظر گرفتیم و درصدد هستیم مجلهای الکترونیکی و در عین حال صوتی، بریل و کاغذی عرضه کنیم؛ یعنی مجله را هم به صورت چاپی، هم به صورت الکترونیکی، هم به صورت صوتی ارائه دادیم. افرادی که به هر دلیل، حوصله صوتی ندارند و از طریق سایت میتوانند راحت پیگیری کنند، ورژن الکترونیکی را ارائه دادیم. خیلیها هستند که سواد داخل سایت رفتن را ندارند، گفتیم از طریق صوتی، پادکستها را گوش کنند. آن دوستانی هم که به خط بریل علاقه دارند، از طریق بریل استفاده کنند. از اینرو مانا در قالبهای مختلف طراحی و عرضه خواهد شد و دوستان زیادی میتوانند از مانا استفاده کنند.* علت اینکه اسم این نشریه «مانا» شد چه بود، چرا و چگونه این اسم را انتخاب کردید؟
ـ «مانا» مخفف «ماهنامه الکترونیک نابینایان ایران» است. از طرف دیگر «مانا» هم کلمه پرمعنی است به معنای ماندگاری، یعنی اثر جاودان یا اثر ماندگار؛ یعنی این ماهنامه مثل اسمش یک اثر انشاءالله همیشه پایدار و ماندگاری باشد و از نظر لغوی هم این اسم خیلی میتواند مؤثر باشد.* اکثر نشریات ایران به دلیل نداشتن منابع مالی ثابت متوقف میشوند، برای اینکه انتشار این مجله تداوم داشته باشد چه فکری برای بودجه آن کردهاید؟
ـ خدمت شما عرض کنم من علاوه بر اینکه با دوستان در حوزه سرویسها همکاری دارم و مشاوره میدهم. بیشتر تمرکز من روی همان بودجه است. برای تأمین اعتبار و تخصیص بودجه با شرکتها، ارگانها و سازمانهای مختلف و خیّرین مرتب رایزنی میکنم و از آن طرف هم روی کیفیت خود مجله خیلی حساس هستم که واقعاً این مجله بتواند خیلی تأثیرگذار باشد. چون هرچه تأثیرگذاری این مجله و هرچه استقبال از این ماهنامه بیشتر باشد، از آن طرف هم ما میتوانیم واقعاً تلاش کنیم حامیان بیشتری جذب کنیم که انشاءالله متوقف نشود. تلاشمان هم بر این است که بتوانیم حتماً یک بودجه مشخصی برای هر سال توسط خیّرین یا همان حامیان در نظر گرفته شود که انشاءالله دچار مشکل نشویم.* کادر مدیریتی را چگونه انتخاب کردید و معیار شما برای انتخاب افراد چه بوده است؟
ـ ببینید چون مجله تخصصی برای نابینایان است، تمام افرادی که در این ماهنامه کار میکنند از افراد نابینا هستند، به جز یک نفر. از افرادی که در این مجله مشغول هستند سیزده نفر از دوستان نابینا هستند، دو نفر کمبینا داریم و یک نفر هم بینا است و دلیلش هم این است که یک سری از کارها نیاز به بینایی دارد، یعنی نابینا نمیتواند انجام بدهد. به خاطر همین یک نفر را ما بینا انتخاب کردیم؛ یعنی اگر امکان آن هم وجود داشت آن را هم نابینا انتخاب میکردیم.
افرادی که انتخاب کردهایم تحصیل کرده هستند و جزء نخبهها هستند. تمام همکارانی که انتخاب کردهایم در حوزه سرویسهایی که الآن دستشان است تخصص دارند؛ یعنی اگر مثلاً ما بحث روانشناسی داریم، از متخصصین روانشناسی استفاده کردهایم. اگر بحث آیتی داریم، از متخصصین بخش آیتی که خیلی وارد هستند و در این حوزه تخصص دارند استفاده کردهایم. اگر موضوع چشم پزشکی است، از دوستانی که زبانهای خارجیشان قوی است و میتوانند در سایتها جستجو کنند و مطالب را به فارسی برگردانند استفاده کردهایم. اگر بازی کودکان برای نابینایان در نظر گرفتهایم، کسانی انتخاب کردهایم که در این حوزه خبره و استاد هستند. اصلاً خود آقایان سرمدی و هاشمی خبرنگار هستند و در این حوزه تخصص داشتند و خود من و انجمن اختیار را به عهده این دوستان گذاشتیم و با توجه به اینکه تجربه داشتند گفتیم خودتان انتخاب کنید. دیدیم واقعاً کادر خیلی خوبی هم انتخاب کردند، افراد لایق و شایستهای که انشاءالله همین هم راز موفقیت است. الآن این مجله در این سه شمارهای که داشته کامنتهایش به بیش از چهارصد تا رسیده و مرتب دارد افزایش پیدا میکند و دلیلش هم این است که هم افرادی که در این حوزه دارند کار میکنند افراد متخصصی هستند و هم اینکه افرادی که دارند این صحبت را میکنند خودشان نابینا هستند. ببینید، من همیشه اعتقاد بر این دارم که فرد سالم هیچ درک صحیحی نمیتواند از یک فرد معلول داشته باشد. وقتی یک نابینا به یک نابینا توصیه بکند آن نابینا بهتر قبول میکند؛ زیرا میگوید: «این درک دارد و چون خودش نابینا است پس میتواند. چرا من نتوانم؟» و از نظر اعتماد به نفس خیلی میتواند تأثیرگذار باشد.* آیا قصد دارید که از افرادی که شاید خبرهتر باشند و جزء نیروی شما نیستند در این حوزه استفاده کنید؟
ـ این قضیه را ما باز گذاشتهایم و اختیار را هم دادهایم دست آقای سرمدی مدیرمسئول و آقای امید هاشمی که سردبیر هستند؛ یعنی اصلاً دخالتی من نکردم که چه کسی بیاید چه کسی نیاید؛ یعنی دست بگذارم مثلاً بگویم آقای فلانی با انجمن زاویه دارد و ایشان نباید بیاید، آقای فلانی باید بیاید. اصلاً این محدودیت را برای دوستان ما ایجاد نکردهایم. اختیار را گذاشتیم دستشان، توصیه فقط کردیم و گفتیم خواهشاً افرادی باشند که نخبه باشند، افرادی باشند که واقعاً متخصص باشند، شما از این دوستان استفاده بکنید و اعتقاد دوستان هم بر همین است.
ما سرویسهایمان محدود است، افراد نابینا هم توانمندیشان الحمدالله خیلی زیاد است. بخواهیم بگوییم ما همه افراد را بتوانیم بیاوریم، واقعاً یک چیز بیهودهای من خدمتتان عرض کردهام. ولی از وجود این دوستان استفاده خواهد شد؛ یعنی با دیدگاهی که من از همکاران دارم، مطمئن باشید آنها حتماً از وجود افراد مختلف استفاده خواهند کرد.* چه فکری و طرحی برای تبلیغ و ترویج این ماهنامه دارید؟
ـ به هر حال ما آینده «مانا» را آینده درخشانی میبینیم انشاءالله. فعلاً بیشتر دنبال چاپ به خط بریل آن هستیم، چاپ بریلش که بیاید حتماً در برنامهمان است با شرکتهای مختلف صحبت کنیم تا تبلیغاتشان را بیاورند. بانکها، سازمانها، یا اشخاصی که واقعاً وظیفه خودشان میدانند که در راستای مسئولیت اجتماعی بیایند حامی انجمنها باشند، حتماً ما از این شرکتها هم استفاده خواهیم کرد. ولی شرطش این است که از این طرف کیفیت مجله ما هم بالا برود. هرچه کیفیت مجله بالاتر باشد، جذابتر باشد، مطالبش مطابق نیاز روز دنیا باشد، مطمئن باشید طرفدار بیشتری دارد و اگر طرفدار بیشتر باشد، آن شرکتها و آن سازمانها میآیند سرمایهگذاری میکنند و کارهای تبلیغاتیشان را هم به ما خواهند داد.* شما برای این ماهنامه مجوز هم اخذ کردهاید یا نه؟ اگر مجوز دارید، برای گرفتن آن چه موانعی وجود داشته است؟
ـ ما در حال اخذ مجوز هستیم. یک سری کارها را انجام دادهایم، الآن هم در حال اخذ مجوز هستیم. فعلاً یکی از ایرادهایی که از ما گرفتهاند، گفتند در اساسنامه باید بحث انتشارات نوشته شده باشد، البته در اساسنامه «کار فرهنگی» آمده، ولی «فرهنگی» تنها کافی نیست، باید حتماً بحث خود انتشارات باشد.
ما الآن اولین کاری که کردیم، آگهی دعوت مجمع دادیم که دوستان حضور پیدا بکنند، در اساسنامه یک ماده اضافه بکنیم که این بحث انتشارات کتب، حالا مثلاً مجله یا ماهنامه به صورت الکترونیک، صوتی، پادکست از این چیزها در آن بیاید؛ یعنی این در دستور کارمان است.* آیا قصد دارید که این مجله در عرصه بینالملل هم مطرح کنید تا فقط در ایران محبوس نباشد و به سراسر جهان برود؟
ـ ببینید، به هر حال هر شخصی که از اول کاری را شروع میکند، یک افقی را برای خودش در نظر میگیرد. بله، ما افق چشماندازمان صددرصد این است که این مجله را یک مجله بینالمللی بکنیم. حالا تا چه اندازه بتوانیم موفق باشیم، ما مشکلمان در کشور خودمان متأسفانه اعتبارات و بودجه است. اگر بتوانیم واقعاً بودجه و اعتبارات لازم را جذب بکنیم ما حتماً این کار را میکنیم. چون این مجله میتواند خیلی مؤثر باشد، یعنی برای کل نابینایان جهان، تنها کشور خودمان نه، میتواند واقعاً مؤثر باشد و ما هم تلاشمان بر این است و قدم به قدم داریم جلو میرویم. انشاءالله روزی برسد که این مجله در دنیا حرف اول را بزند.* شما برای انتشار هر شماره از این ماهنامه با اعضا و مدیریتتان حدوداً چند جلسه برگزار میکنید و روش داوری مقالات به چه صورت است؟
ـ ما یک سری کارها را در دستور کار داریم و هنوز به آن مراحل صددرصدی نرسیدهایم. متأسفانه همین شیوع بیماری کرونا باعث شده که خیلی از جلسات ما حضوری انجام نشود و بیشتر به صورت تلفنی است. برنامهمان بر این است که انشاءالله یک کمی جلوتر برویم، این ویروس کرونا هم از بین برود، ولی الآن داریم یک نرمافزاری را آماده میکنیم که برای دوستان و افرادی که مسئول سرویسها هستند یک فضای آنلاین از طریق سایتمان درست کنیم که بتوانیم مرتب با همدیگر جلساتی داشته باشیم و نقاط ضعف و قوت را بررسی کنیم.* خیلی ممنون که در این مصاحبه شرکت کردید. اگر مطلبی باقی مانده بفرمایید.
ـ من اینجا باید تشکر کنم از آقای محمد نوری مدیرعامل دفتر فرهنگ معلولین و آقای علی نوری مدیر انتشارات توانمندان. واقعاً این دوستان دارند کمک میکنند و به ما مقاله میدهند و ما باید بیشتر از وجود این دوستان استفاده کنیم. انشاءالله روزی برسد که ما همکاریمان با دفتر فرهنگ معلولین خیلی بیشتر از اینها باشد. همچنین از همه عوامل و همکاران نشریه مانا و دبیر سرویسهای مختلف آن تشکر و قدردانی ویژه میکنم که دلسوزانه در حال ارتقاء این نشریه میباشند و عذرخواهی میکنم که نشد نام همه همکاران را کامل در این مصاحبه بیان کنم.در پایان محتوای مصاحبه
مهندس منصور شادکام نکات مهمی گفتند و همانطور که به اجمال ایشان مطرح کرد، نابینایان در ایران به دلایل مختلف نیاز مبرم به چند نشریه دارند و هم نشریات خبری میخواهند که اخبار روزانه عمومی و اخبار حوزه خودشان را در اختیارشان قرار دهد و هم نیاز به نشریات تخصصی دارند که موضوعات و مطالب تحلیلی یا نقادی را منتشر کنند. هم اکنون روزنامه بریل «ایران سپید»، وظیفه خبررسانی را بر عهده دارد. البته گاه مطالب تحلیلی هم عرضه میکند ولی وظیفه اصلیاش خبردهی و اطلاعرسانی خبری است؛ اما به دلیل اینکه نابینایان بسیاری در مشاغل عالی دانشگاهی یا وکالت، قضاوت و دیگر مشاغل در سطح عالی مشغول هستند، نیاز به تغذیه فکری و غذای علمی دارند و باید مقالات علمی و گزارشهای جامع در اختیارشان گذاشت. نشریه مانا درصدد ایفای چنین نقشی است.